<$BlogRSDUrl$>

2004/04/17





اي صبا نكهتي از كوي فلاني به من آر
زار و بيمار غمم راحت جاني به من آر

قلب بي حاصل ما را بزن اكسير مراد
يعني از خاك در دوست نشاني به من آر

در كمين گاه نظر با دل خويشم جنگست
ز ابرو و غمزه‌‌ي او تير و كماني به من آر

در غريبي و فراق وغم دل پير شدم
ساغر مي ز كف تازه جواني به من آر

منكران را هم از اين مي دو سه ساغر بچشان
وگر ايشان نستانند رواني به من آر

ساقيا عشرت امروز به فردا مفكن
يا ز ديوان قضا خط اماني به من آر

دلم از دست بشد دوش چو حافظ مي‌گفت:
«اي صبا نكهتي از كوي فلاني به من آر»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر و ادب :

توي روزنامه‌ي ايران روز پنجشنبه توي يكي از اون ستونهاي پرت كه كمتر مورد توجه قرار مي‌گيره يه شعر خيلي قشنگ ديدم كه بد نيست تو اين پست بنويسم:

تو هم با من نمي‌ماني ، برو بگذار برگردم
دلم مي‌خواست مي‌شد با نگاهت قهر مي‌كردم

برايت مي‌نويسم ، آسمان ابريست ، دل تنگم
و من چنديست دارم با خودم ، با عشق مي‌جنگم

اگرمي‌شد برايت مي‌نوشتم روزهايم را ،
وسهم چشمهايم را ، سكوتم را ، صدايم را،

اگر مي‌شد براي ديدنت دل دل نمي‌كردم
اگر مي‌شد كه افسار دلم را ول نمي‌كردم

دلم را مي‌نشانم جاي يك دلتنگي ساده
كنار اتفاقي كه شبي ناخوانده افتاده

هميشه بت پرستم ، بت پرستي سخت وابسته
خدايش را رها كرده ، به چشمان تو دل بسته

تو هم حرفي بزن ، چيزي بگو، هرچند تكراري
بگو آيا هنوز هم مثل سابق ، دوستم داري !؟


فرشته حاجي حسني

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سياست1:

خيلي برام جالب بود كه مرتضوي بشه مدير نمونه‌ي كشور . خيلي پيامها پشت سر اين انتخاب نهفته‌است ، اين انتخاب يعني اين كه شما اگه بالا بريد پايين بيايد ، حتي اگه بميريد هم هيچ فرقي نمي‌كنه . ما كار خودمون رو مي‌كنيم و شما هم هيچ غلطي نمي‌تونيد بكنيد . اين دقيقا همون مطلبي بود كه با رد صلاحيتها هم به طور خيلي واضح تري گفتند و ما كه هيچي ، گنده ترامون هم هيچ غلطي نتونستند بكنند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سياست 2:

حالا كه ديدند نمي‌تونند جلوي تحصن معلمها رو بگيرند ، و از طرف ديگه بايد يه جورايي اين يك سال باقي مونده رو هم يه جوري سر كنند . هيچ راهي را بهتر از استعفاي وزير آموزش و پرورش پيدا نكردن . غافل از اينكه معلمها مي‌خواهند دوباره از روز 13 ارديبهشت تحصن كنند . حالا چه وزير عوض بشه وچه نشه .
بعد هم تصميم گرفتند كه اگه اثري نداشت امتحانات خرداد را بر گذار نكنند . وضعيت جالبي پيش مياد . همه‌ي مملكت به هم مي‌ريزه . فقط يه گوشه‌اش اينه كه كنكور بايد بيفته عقب تر ، چون هنوز ديپلمي و مدركي داده نشده و اين هم يعني نا رضايتي يك و نيم ميليون نفر كنكوري و خانواده‌هاشون . تازه اين فقط يه گوشه‌اش خواهد بود …
من فكر مي‌كنم اين قضيه‌هم مثل مشكلات قبلي با حكم حكومتي مبني بر حرام بودن اعتصاب فيصله پيدا كنه .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سياست 3:

نطق پيش از دستور علي نظري ، نماينده‌ي اراك را كه در روزنامه‌ي شرق روز پنجشنبه 27 فروردين آمده بخونيد . خيلي قشنگ مي‌تونيد تاثير طنز را در زبان سياست ببنيد . اين كار از هر كسي بر نمياد كه بتونه حقايق را در لفافه‌ي طنز خيلي كوبنده‌تر و كارا تر بيان كنه .
ولي در همين صحبتها هم ميشه خيلي از نيتها و قصدهاي جناح راست رو ديد . من با داشتن بمب اتمي مخالفم ولي از حرفهاي اين نماينده اين طور بر مياد كه مثل اينكه اون بالاها يه عده‌ هستند كه همچين از داشتن بمب اتمي بدشون نمياد . حتي اگه اين مساله به محروم شدن ايران از خيلي از امتيازات بين‌المللي منجر بشه كه نتيجه‌اي جز بدبختي و فلاكت بيشتر ايران و ايراني نداره ــ البته الان هم همچين امتيازات خوبي نداريم ــ‌ . فكرش رو بكنيد كه ايران از فروش نفت محروم بشه . حالاش كه دارن نفت مي‌فروشند فقر بيداد مي‌كنه ، چه برسه به اينكه جلوي فروش نفت رو هم بگيرند .




ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

موسيقي 1:

اين پسره شهريار عجب آلبومي داده بيرون كليپهاش هم كه هركدوم از قبلي بهتر و قشنگتر . اونجاش كه مي‌گه :« چشم انتظار من باش ، تنها تو يار من باش ////اي آخرين اميدم ، اي نازنين ترين يار …» بعدش هم گريه مي‌كنه رو خيلي دوست دارم .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
موسيقي 2:

آلبوم جديد گوگوش هم با نام خبر جديد ــ در باره‌ي اسمش شك دارم ــ تا چند وقت ديگه مياد به بازار . آهنگهاش از مهرداد آسماني و يكيش هم از بابك اميني ه .
يادمه اون اوايلي كه گوگوش رفته بود ، توي مصاحبه مي‌گفت:« من از وضع موسيقي لس‌آنجلسي خوشم نمياد و اين وضع رو نمي‌پسندم . » ولي حالا كه ديده كسي نظراتش رو قبول نكرده اومده و توي مصاحبه‌ي جديدش به صراحت گفته كه من حرفهام رو پس مي‌گيرم . و كافيه كه دو تا از اين كليپهاي جديدش رو ببينيد تا اين چرخش موضع رو توي كليپهاش هم ببينيد . تازه وقتي ازش مي‌پرسند كه چرا نظرت عوض شد ، ميگه : « من توي ايران كه بودم از همه چيز محروم بودم و فقط چندتا نوار با كيفيت پايين به دستم مي‌رسيد . » اين حرف هم ديگه از اون حرفهاي باور نكردني بود . چطور ممكنه تو اين دنياي بي در و پيكر اطلاعات كه از همه طرف همه چيز به آدم ميرسه خانوم گوگوش از داشتن اطلاعات محروم مونده باشند. حالا فرض مي‌گيريم كه ايشون دسترسي به اينترنت و كامپيوتر نداشتند و هيچ سي دي و شوي ويديويي هم به دستشون نرسيده . ولي ديگه توي تاكسي كه نشستند تا برن اين ور و اون ور يعني تو ايران هيچ آهنگ با كيفيت خوب و موسيقي مناسب گوش نداده بودن .

بگذريم اين هم نتيجه‌ي اظهار نظرهاي از روي غرور ه .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اخلاق :

خيلي وقتها ارزشهاي ما با هم فرق مي‌كنه . خيلي چيزها هست كه براي من خيلي با ارزشه و لي براي شما ممكنه هيچ ارزشي نداشته باشه . ولي اين دليل نمي‌شه كه چون ارزشهاي من با شما متفواته ، من ارزشهاي شما رو زير سوال ببرم و از اون بدتر به اونا بخندم و شما هم به همچنين . اين حالت وقتي خيلي بدتر و زشت تره كه من به ارزشهاي كسي بخندم كه تموم زندگيش رو براي من گذاشته باشه ، يكي مثل پدر و مادر ، يكي مثل معلم و استاد و يا حتي يكي مثل دوست آدم .
به نظر من اين خيلي بده كه ما بخواهيم به هر چيزي تو زندگيمون با حالت تمسخر و شوخي نگاه كنيم و به اون بخنديم . زندگي با خنده خيلي بهتره ،خيلي شيرين تره ولي زندگي بازي نيست ، زندگي شوخي نيست . آرزوهاي افراد ، ارزشهاي اونها ، علايقشون ، حتي كارهاي به ظاهر بچه‌گانه‌اي كه انجام مي‌دهند هيچ كدوم به ما اين حق رو نمي‌دهند كه به اونها بخنديم .
بيايد اين عادت بد رو بذاريم كنار و به جاي اينكه پشت سر افراد به اونها بخنديم ، با همون افراد بنشينيم و همه با هم به خوشي‌هاي اين زندگي لبخند بزنيم . اون وقته كه طعم شيرين خنده رو بهتر از هميشه حس مي‌كنيم .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حسن ختام :


نگران كساني كه دوستشان داريد باشيد
تا
از حوادث مصون بمانند.













This page is powered by Blogger. Isn't yours?