<$BlogRSDUrl$>

2004/10/11


به مناسبت یادروز بزرگترین غزلسرای ایرانی و الگوی گوته شاعر آلمانی ،

خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی

حافظ ، محمد بن محمد بن محمد شمس حافظ شيرازي حدود سال 727 در شيراز متولد شد . پدرش بهاءالدين اهل كوهپايه‌ي اصفهان و مادرش اهل كازرون بود . او كوچكترين پسر خانواده بود و در خردسالي پدرش فوت كرد و تنها او با مادرش ماند و باقي برادران آنها را ترك كردند . محمد در نانوايي محله خمير گيري مي‌كرد و ايم مي‌گذراند . تا آنكه عشق به تحصيل او را به مكتب خانه كشاند ولي پس از كسب علوم ادبي و مذهبي از اين راه ارتزاق نكرد و به تدريس اين علوم روي نياورد.

بنا بر اطلاعات محدودي كه از حافظ در دست است اوعاشق دختري بود به نام « شاخ نبات » و بنا بر داستانهاي موجود او را به عقد خود در آورد ؛ درست يا نا درست حافظ در اشعار خود يكجا صحبت از فراق و فقدان محبوبي مي‌كند كه به سال 764 بر مي‌گردد يعني 38 سالگي حافظ . و چند جا هم اشاراتي به مرگ فرزند مي‌كند .

حافظ در اشعار خود از غزليات مولانا، سعدي ، كمال ، سلمان ، خواجو و حتي ننزاري قهستاني هم استفاده كرده ، به آنها پاسخ گفته و در جاهايي هم تضمين كرده ، كه اين نشان دهنده‌ي مطالعات وسيع حافظ است.

حافظ در كلام خود معاني دقيق عرفاني و حكمي را در موجزترين كلام و در عين حال در روشنترين و صحيحترين حالت ممكن آورده است .
در ابيات حافظ يافت مي‌شود كه بيتس بدن صنايع ظريف ادبي باشد و اين نشان از توانايي حافظ در استخدام الفاظ و صنايع ادبي دارد. حافظ تنها شاعريست كه از دير باز پارسي گويان و پارسي دوستان به ديوانش تفأل مي‌زنند . و چون معمولا در اشعارحافظ بيتي
حسب حال فال گيرنده پيدا مي‌شود آنرا « لسان الغيب » گويند

ديده دريا كنم و صبر به صحرا فكنم ……… وندراين كار دل خويش به دريا فكنم
از دل تنگ گنه كار بر آرم آهي …………..……….كآتش اندر بنه‌ي آدم و حوا فكنم
مايه‌ي خوشدلي آنجاست كه دلدار آنجاست …….مي‌كنم جهد كه خود را مگر آنجا فكنم
بگشا بند قبا اي مه خورشيد كلاه ………………تا چو زلفت سر سودا زده در پا فكنم
خورده‌ام تير فلك باده بده تا سر مست ……… عقده در بند كمر تركش جوزا فكنم
جرعه‌ي جام برين تخت روان افشانم………… غلغل چنگ درين گنبد مينا فكنم
حافظا تكيه بر ايام چو سهوست و خطا ……. من چرا عشرت امروز به فردا فكنم

This page is powered by Blogger. Isn't yours?